من آرام 19 سالمه.
این وبلاگ رو با تمام وجودم برای عشقم می سازم و می دانم که شایسته بهترینها می باشد فکر نکنم هیچ کس بتواند جای اون رو در قلب من بگیرد
فقط نظر یادتون نره...
تبادل لینک هم انجام میدم...
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
شاکی پرونده سلام ، درسته من متهمم
حتی برای متهم شدن پیش تو هم کمم
چه ذوقی کردم ، شنیدم گفتی شکایت می کنی
اما دلم گرفت که گفتی ، منو اذیت می کنی
من تو رو اذیت می کنیم ، منی که می میرم برات
منی که تندی می شکنم زیر تولد نگات
تو حکم من نوشته بود ، طبق مواد یک و بیست
تو روزگار من و تو این کارا عاقلانه نیست
معلومه عاقلانه نیست ، عاشق که عاقل نمی شه
ولی با این جواب من که حکمی باطل نمی شه
شاکی محترم ، گلم ، بگو که زندونیم کنن
بگو پیش پای چشات ، یک شبه قربونیم کنن
بگو به افتخار تو ، بیان منو دار بزنن
علت دیوونگیمو ، تو کوچه ها جار بزنن
بگو که از رو قصمون کلی لالایی بسازن
عکسای زیبا رو ولی اینجا و اونجا ، نندازن
آخه حسودی می کنم ، بفهمن این راز و همه
فردا تقلب کنن از جنون این متهمه
دوس ندارم زیبای من از هر کسی شاکی باشه
متهم اون نباید تو کره ی خاکی باشه
شاکی من ، قانون می گه : به هر کی رو کنه جنون
چون قانونو نمی شناسه ، دیگه نه تنبیه و نه اون
متهمت ، اما می خواس ، شامل این بندا نشه
به خاطر همین داره ، بارای عقلو می کشه
نشسته تنها ، این گوشه ، بدون حامی و وکیل
کلی خوشش اومده از عشق تو وجرم و دلیل
خوب می دونه اگه وکیل ببنده این پرونده رو
می چینه از لبای تو گلای سرخ خنده رو
درسته که عاشقتم ، اما مگه من دیوونم
خنده رو از تو بگیرم ، که بی چشات نمی تونم
خلاصه که شاکی ماه ، صاحب پرونده ی من
خاطره ی گذشته هام ، مالک اینده ی من
متهمت قصدی نداشت ، عاشقیشو به دل نگیر
فقط اونو قبول بکن ، به چشم مجرمی اسیر
اینجا وکیلی نمی یاد که بگه من جنون دارم
چون اگه آزادم کنن ، باز سرتو درد می یارم
شاکی نازنین من ، مزاحمت شدم ، ببخش
مثل تمام لحظه ها ، بتاب و آروم بدرخش
متهمت قول می ده که دیگه به تو نامه نده
درسته دیوونس ولی موندن رو قول بده
فک نکنی نامه ی من شده مثل دفاعیه
شاکی گل ، نشون ندی این مدرک و به قاضیه
نشون بدی اونم می گه به خاطر درد جنون
متهمت گناه داره ، بگذر از اتهام اون
ولی تو این کار و نکن ، می خوام اسیری بکشم
تابلوی چشمای تو رو ناز و کویری بکشم
فدای چشمات که تو نور ، هطار و صد رنگ می شه
زرد پاییزی می پوشی ، چشات چه خوش رنگ می شه
راحت شدی از دست من با شعر و عشق و التماس
نمی گم اما ، نمی یام ، بیرون از این رخت و لباس
به شکی مثل گلم ، از منی که متهمم
زیبا جون اشکال نداره ، امضا کنم که مریمم ؟
مریم دیوونه ی تو ، یازده آبان و یه روز
جرم من افتخارمه ، به قاضیم می گم هنوز
یادت باشه لحظه ی صدور حکم ، تو محکمه
دلت نسوزه ، نگذری از تقصیر متهمه
شاکی هیچ کس نشو ، فقط اینو ازت می خوام
فدای شاکی گل و جرم جنون و اتهام
الهی دروازه ی بخت ، به روت همیشه وا بشه
دست به خاکستر بزنی ، الهی که طلا بشه
متهم هر چی ردیف ، ردیف پنج و دو و سه
نمی ذارم تو عاشقی ، کسی به گردم برسه
میدانی وقتی فکر میکنم تو را روزگاری عاشقانه دوست داشتم سرم گیج میرود
تو هیچ نداشتی من زیادی باورت داشتم و حال با این همه خاطرات احمقانه تو در تو
هم هستی که خطا از من بوده تو هیچ گاه بزرگ نمی شوی به خود دروغ بگو که
همیشه برایت عالمی بوده هرگز به خاطر این همه سیاهی در زندگیم تو را
نمی بخشم.......
وعده ما لب دریا
روي عكسا گرد و خاكه
بيشتر دلا هلاكه
قحطي گلاي پونه ست
تقديرا دست زمونه ست
عهد و پيمونا شكسته
رشته ي دلا گسسته
تقويما رو ماه تيره
زندونا پر اسيره
آدما يا همه مردن
يا كه مات و دل سپردن
عصر ما عصر فريبه
عصر اسماي غريبه
عصر پژمردن گلدون
چتراي سياه تو بارون
مرگ آواز قناري
مرگ عكس يادگاري
تا دلت بخواد شكايت
غصه ها تا بينهايت
دلاي آدما تنگه
غصه هم گاهي قشنگه
چشما خونه ي سواله
مهربون شدن محاله
حك شده روي هر ديواري
كه چرا دوسم نداري
خونه هامون پر نرده
پشت هر پنجره پرده
تا دلت بخواد مسافر
تا بخواي عاشق و شاعر
شبا سرد و بي عروسك
دلاي شكسته از شك
زلفاي خيبي پريشون
خط زدن رو اسم مجنون
شهري كه سرش شلوغه
وعده هاش همه دروغه
چشماي خيره به جاده
عشوه هاي نخريده
آسمونا پر دوده
قلب عاشقا كبوده
گونه ي گلدونا زرده
رفته و بر نمي گرده
آدما بي سرگذشتن
آهوا بدون دشتن
دفترا
بدون امضا
ماهيان بدون دريا
تشنه ها هلاك آبن
همه حرفا بي جوابن
نصف زندگي نگاهه
بقيش همه گناهه
خدا رو انگار گذاشتن
رو زمن و بر نداشتن
در و ديوارا سياهه
آدرسامون اشتباهه
شب و روزا پر عادت
وقت كه شد شايد عبادت
خدا مال غصه
هاته
وقتي غم داري خداته
روي آينه ها غباره
شيشه ي پنجره ي تاره
بغضا بي صدا و كاله
همه از فكر و خياله
قلك خوبيا خالي
مهربونيا خيالي
قفسا پر پرنده
لباي بدون خنده
نه شنيدني نه گوشي
نه گلي نه گلفروشي
مرگ جشناي تولد
مرگ اون دلي كه گم
شد
خستگي بي اعتمادي
شك و ترديد زيادي
امتحان مكرر
لونه هاي بي كبوتر
مشقامون بدون امضا
اسممون هميشه رسوا
نمره هاي عشقمون تك
بامامون بدون لك لك
همه غايب تو دفتر
مث بالاي كبوتر
خونه ها بدون باغچه
بدون حافظ و طاقچه
نه براي عشق
ميلي
نه كسي به فكر ليلي
ديگه پشت در بسته
كسي بيدار ننشسته
نه كسي نه انتظاري
نه صداي بي قراري
واسه عاشقي كه ديره
لااقل دلت نگيره
كاش تو قحطي شقايق
باز بشيم سوار قايق
بشينيم بريم تو دريا
من و تو تنهاي تنها
ماهيا خيلي امينن
نمي
گن اگه ببينن
انقدر مي ريم كه ساحل
از من و تو بشه غافل
قايق و با هم مي رونيم
مي ريم اونجاها مي مونيم
جايي كه نه آسمونش
نه صداي مردمونش
نه غمش نه جنب و جوشش
نه صداي گلفروشش
مث اينجا آهني نيست
خوبه اما گفتني نيست
پس ببين يادت بمونه
كسي ام اينو ندونه
زنده بوديم اگه فردا
وعده ي ما لب دريا
صبح پاشو بدون ساعت
كه فراموش بشه عادت
نره از ياد تو زيبا
وعده ي ما لب دريا